۱۳۸۸ مهر ۱۶, پنجشنبه

دیدنی ها در بانکوک

البته با سه روز بودن در این شهر بزرگ و شلوغ ، مطمئنا نمی تونی همه جای شهر را ببینی و ما حتی نتونستیم به مراکز خرید بریم {البته غیر از یک مورد} بودای خوابیده اولین مکانی بود که رفتیم ، مجسمه ای بزرک ، طلایی که در دیوار های آن نقاشی های زیبایی دیده می شد 
محیط خود معبد هم از زیبایی کم نمی آورد و کلا جای قشنگی بود وجود مجسمه های سنگی در ابعاد مختلف و معبد های دیگر که در اندازه ها و اشکال مختلف تویش بت بود و گل ها و ... واقعا زیبا یود

 
بعد از معبد رفتیم به کاخ سلطنتی که چه می توانم از زیبایی هایش بگویم ، یعنی اصلا غیر قابل توصیف است فقط می تونم بگم یاد کارتون دوقولو های افسانه ای افتادم  

  
روز دوم رفتیم باغ وحش (والا جونور سرا بود !!؟)  نمی دونم بگم متاسفانه یا خوشبختانه همراه با گروه ما هرچی بچه مدرسه ای بود آمده بود و حسابی شلوغ بود ، اما همین بچه ها مزه باغ وحش را شیرین تر می کردند ، انواع شو های حیوانات در باغ برگزار شد ، از نمایش میمون و شیر دریایی و دلفین و فیل و کابوی و ...... این آخری هاش واقعا خسته شده بودم !اما آقایون حسابی حال می کردن ، اصولا !!؟ نمی دونم رطوبت هوا واسه اینا کم بود یا نه اما یک دست به جو هوا رطوبت اضافه می کردن و نفس کشیدن واسه من یکی واقعا سخت شده بود تا حدی که نمایش آخری را نتونستم تحمل کنم و رفتم توی فروشگاه که هوایش سرد و خوب بود و فروشگاه جالبی داشت ، انواع حیواناتشون در قالب مجسمه های چوبی ، سنگی ، شیشه ای ، عروسکی و ... بود و در کل نمی تونستی از فروشگاه دست خالی بیرون بیای شب هم که برنامه کشتی کروز بود با بوفه بین المللی و موسیقی زنده ، کشتی رودخانه اصلی بانکوک را طی می کرد و واقعا شب خوشی بود البته از شام اون شب ما فقط تونستیم میگو بخوریم چون باقیه غذا ها ذبح اسلامی (حلال)نبود .جاتون خالی میگوش هم آبپز بود :(( اما اون شب خیلی خوش گذشت
روز سوم هم رفتیم رزگاردن و فروشگاه قایق های آبی و کارخونه نارگیل که هرکردام زیبایی خاص خودشونو داشت
در رزگاردن نمایش رقص محلی شون بود که بسیار زیبا بود و خود باغ نیز نمایی از بهشت بود واسه من ، کارخون نارگیل هم که سنتی بود در آن روغن نارگیل و شکر نارگیل و پورد نارگیل و... تولید می شد.
 
  
و درآخر شب هم تنها تونستیم یک مرکز خرید بریم ، 
مرکز خرید بسیار عظیمی بود که حداقل باید دو روز توی آن می دویدی تا که بگی مثلا دیدیش!!؟  central world.
و ما با وقت کمی که داشتیم تقریبا اونجا دوی ماراتون رفتیم ، اما واقعا زیبا بود وآخه چی بگم
اینم از آنچه که در بانکوک بر ما گذشت.

هیچ نظری موجود نیست: