۱۳۸۹ شهریور ۱۴, یکشنبه

فلسفه روزه :


چندی پیش فردی ازم پرسید که چرا روزه میگیرم ؟ جواب خاصی برایش نداشتم جز اینکه در ذهن خود نیز به دنبال پاسخ این چرا بودم . اندکی ذهنم  مشغولش شد و باعث شد که تکه های پازل ذهن اشفته را در کنار یکدیگر مرتب کنم تا به جوابی برسم. اول از همه به دنبال پاسخ فلسفه نگارانه ی موجود در کتب ها و گفته ها رفتم ، چرا روزه میگیریم ؟ تک تک پاسخ ها برایم منطق صحیح را ایراد نمیکرد و بیش تر به مانند پاسخی بود سطحی که تنها رفع تکلیفی باشد از سوال کننده . که معمولا پاسخ ها برای عموم این چنین اند:
برای اینکه به یاد فقرا بیافتیم!
برای اینکه زیاده روی نکنیم!
برای اینکه قدر نعمت بدونیم!
برای اینکه سالم زندگی کنیم!
چون دانشمند ها هم رمضان را تایید کردن و گفتن خوبه!
چون در سایر مذاهب هم روالی مانند رمضان ما و روزه گرفتن هست !
چون اسلام گفته و جزو واجباته!
چون گذشتگانمان میگیرند پس یه چیزی میدونند که روزه میگیرند پس ما هم روزه میگیریم!
واسه رژیم خوبه و لاغر میشیم!
نمی دونم اما میگیرم ، دلیلی هم ندارم!!
واسه امتحان الهی و صبر و ....!
واسه اینکه توی این ماه دروغ نگیم ، غیبت نکنیم و ....!
و جواب هایی به این ترتیب ...
اما به نظرم علت اصلی قرار دادن ماه رمضان در اسلام موارد فوق نیست بلکه فلسفه ی رمضان به این است که خدا ا به ما در سال یک فرصت  30 روزه را میدهد که با نخوردن (که معمولا بزرگ ترین نقطه ضعف هر ادمی است!) این سوال را از خود بپرسیم و چون در پی یافتن جوابش باشیم از کسی جز خود نمی توانیم پاسخی بشنویم چرا که پاسخ هر کس به این سوال انعکاسی است از ضمیر ناخودآگاه و شخصیت درون آدمی . 

به عنوان مثال اگر پاسخ شما به این سوال این باشد که چون همه میگیرند پس ما نیز اینچنین : این بیانگر این است که شما بدون جستجو و کنجکاو در باره رمضان تنها به عمل دیگران بسند میکنید و به تقلید بی پرسش راضی هستید و در پارادایم وسنت اجدادیتان قرق شدید ، انعکاس ضمیر نا خود آگاه شما این است که : جسمتان روالی روز مرگی را طی میکند و این مورد  در اسلام به شدت نهی شده ،( به قول حضرت علی :فردی که دو روزش مثل هم باشد مسلمان نیست ) این اهمیت پارادایم شیفت یا همان سنت شکنی را دراسلام نشان میدهد چرا که محمد خود بزرگ ترین سنت شکن جهان بوده و اعرابی را که عمری بت می پرستیدند را با خدا ی یکتا آشنا میکند .

پاسخ هایی که مربوط به سلامت جسم و رژیم و ... هست بیانگر این است که ضمیر نا خود آگاه شما به دنبال فرصتی میگردد تا به شما تغذیه سالم و سالم زیستن را تذکر بده ، گویی که شما به علت مشغله های کاری و ذهنی اهمیت سالم زیستی را فراموش کرده اید و با خوردن مواد نامرغوب و اضافه خوری و ... به بدن خود ،ناخودآگاه ضربه میزدید. در قران به صرفه جویی و سالم زیستی اشاره شده وبه میوه ها و خوراکی ها و فواید ان ها اشاره نموده .

 اگر پاسخ مربوط به امتحان الهی و صبر و  عدم اقدام به گناه و ... است ، بیانگر این است که ضمیر ناخودآگاه شما به مرحله ای از شناخت روح شما رسیده و خواستار پیشرفت شما در ضمینه اخلاقیات و روانشناسی است چرا که با صبر پیشه کردن و تامل قبل از انجام گناهان روزمره از صغیره تا کبیره جسم و روح شما به مرحله زیبایی از شناخت درون ، رفتار و کردار و گفتاری نیک میرسد و همانطور که قران فرموده هرکس خود را شناخت خدای خویش را نیز می شناسد .

اگر پاسخ شما مربوط به یاد فقرا و دستگیری مستمندان و کمک به مضلومان باشد ، بیانگر این است که ضمیر ناخودآگاه شما در شما توان مهر ورزی و پخش عشق را میبیند و میخواهد به شما طعم زیبای بخشش و تجربه زیبای همراهی و همیاری را بچشاند .
به نظرم فلسفه رمضان به این است که خداوند هر سال به ما این فرصت یادآوری را میدهد که از خود بپرسیم و بر خود آگاه شویم و نسبت به پیشرفت و بهبود خود از شکست سنت ها تا پخش عشق و بخشش مهر پیش رویم .

رمضان میهمانی خدا نیست بلکه به مانند مسابقه ی بیست سوالی است که در ان ما شرکت میکنیم اما اینبار مجری و میهمان مسابقه خودمانیم و ضمیر ناخودآگاه خودمان. 
و در انتها یک سوال باقی میماند : ایا برنده ی امسال مسابقه ی بیست سوالی هستیم یا خیر؟
شهریور 89
رعنا اردکانیان